می رسد
می رسد روزی که بی من روز ها را سر کنی
می رسد روزی که بی من روز ها را سر کنی
می رسد روزی که مرگ یار را باور کنی
می ر سد روزی که تنها در کنار قبر من
شعر های کهنه ام را مو به مو از بر کنی
می رسد روزی که بی من روز ها را سر کنی
می رسد روزی که بی من روز ها را سر کنی
می رسد روزی که مرگ یار را باور کنی
می ر سد روزی که تنها در کنار قبر من
شعر های کهنه ام را مو به مو از بر کنی

بعد از مدت ها دیدمش!!!
دستامو گرفت و گفت چقدر دستات تغییر کردن...خودم و کنترل کردم فقط لبخندی زدم.......تودلم گریه کردم وگفتم........بی معرفت!!!!!!!! دستای من تغییر نکردن......دستات به دستای اون عادت کرده...
وقتی نیست توی خونه ، صدای تو
با خودم حرف میزنم به جای تو
هی قدم میزنم و اشک میریزم
نمی دونی پر غصه ام عزیزم
میشینم ، سر روی زانوم میزارم
به خدا دیگه دارم کم میارم
واسه من نزاشتی هیچ نشونه ای
تازه فهمیدم چه قدر دیوونه ای
فک می کردم میشه اون ازت جدا
منو از رو بردی برگرد وبیا
نمی دونی الان دارم چی میکشم

فک نمی کردم که دل تنگت بشم
فک می کردم میشه اون ازت جدا
منو از رو بردی برگرد و بیا
نمی دونی الان دارم چی میکشم
فک نمی کردم که دل تنگت بشم
غم غربت داره این اتاق من
نزار گریه بیاد سراغ من
تا نمردم تنها توی خونمون
عزیزم خودت رو زود تر برسون
فک می کردم میشه بود ازت جدا
منو از رو بردی برگرد وبیا

دلواپسم نباش،دلواپس همیشگی من دیگر آلوده این احساس نخواهم شد دلواپسم نباش دیگر تنهایی ام را قسمت نخواهم کرد یک بار آزموده ام افزون تر شد دلواپسم نباش دیگر هوس سیبی مرا نخواهد خواند این میوه ی ممنوعه مرا از بهشت راند دلواپسم نباش دیگر چشم به راه انتظار نیستم دیگر انتظار برایم رنگ باخته است دلواپسم نباش دیگر خانه ای درخزان دل نمی سازم در بهار ساختم اما گنجشکی برایش نخواند دلواپسم نباش،دلواپس همیشگی گویا تو سالهاست دلم را پس زده ای
ازم پرسيد منو بيشتر دوست داري يا زندگيتو
خوب منم راستشو گفتم و گفتم زندگيمو نپرسيد چرا
اما! گريه کردو رفت
نميدونست که زندگيم اونه
کاش بهم میگفتی که نیاز به استراحت داری نه اینکه بخوای
اینجوری عوض بشی .سفر بده خیلی بده
دوست دارم
می گویند شیشه ها احساس ندارند
اما وقتی روی شیشه بخار گرفته ای نوشتم
دوستت دارم
گل گفت : مرا بفرست تا با عطرخود او را شاد سازم
گفتم : اوخودش گل است
خار گفت : مرابفرست تا به چشم دشمنانش فرو روم ،
گفتم : او آنقدر مهربان است كه دشمن ندارد؛
بلبل گفت : مرا بفرست تا با آوازم او را شاد سازم،
گفتم : نه او خوش صداست
ناگهان صدای قلبم به گوشم رسيد؛
صدای تاپ تاپ قلبم بود كه می گفت
مرا بفرست تادوستش بدارم.
عشق یعنی ... وقتی توی انتخابت شک نداری
عشق یعنی ... وقتی دل پادشاهی می کنه
عشق یعنی ... وقتی اطمینان پیدا میکنی که اون مرد دلخواهته
عشق یعنی ... وقتی مردی به دختر دلخواهش برمی خوره
عشق یعنی ... کم کردن فاصله ها.
عشق یعنی ... کلید یه رابطه محکم.
عشق یعنی ... دو تایی سوار یه ماشین قوی توی پستی و بلندی ها.
عشق یعنی ... فرار کردن به دنیای خصوصی خودتون.
عشق یعنی ... در موفقیت هم شریک بودن.
عشق یعنی ... خاطرات خوشی را که با هم داشتین بشماری تا خوابت ببره.
عشق یعنی ... بوی عطرش از خاطرت نره.
عشق یعنی ... از خودت بپرسی چرا دم به ساعت بهت زنگ نمی زنه
عشق یعنی ... همیشه برای زنگ زدن به هم وقت پیدا کنید.
عشق یعنی ... برای تولدش درست همون چیزی رو که دوست داره بهش هدیه بدی
عشق یعنی ... وقتی نور ماه سحر آمیز می شه
عشق یعنی ... ثبت لحظات قشنگ زندگی.
عشق یعنی ... جدایی از همدیگه قابل تصور نباشه
عشق یعنی ... وقتی تو ملکهء قلب ها هستی
عشق یعنی ... با شادی و خوشبختی تا آخر عمر با هم بودن.
عشق یعنی ... قصهء زندگی ما.
گویند شقایق ها نمی میرند ، تا
مرگ شقایق ها دوستت دارم
آنچه را که اســـمش را غــرور گذاشته ام ،
برايت بــه زميـــن بکوبــم
به کوه گفتم عشق چیست؟ لرزید.
وقتي تمام غمهاي عالم در دلم نشسته است،
وقتي احساس مي کنم دردمند ترين انسان عالمم... وقتي تمام عزيزانم با من غريبه مي شوند...
و کسي نيست که حرمت اشکهاي نيمه شبم را حفظ کند... وقتي تمام عالم را قفس مي بينم...
بي اختيار از کنار آنهايي که دوسشان دارم.. بي تفاوت مي گذرد...
خودت بهتر میدونی میخوام از چی حرف بزنم ...
ولی بقیه چی اونا که نمیدونن پس باید بگم همشو..
خدا جون دوتا سوال داشتم ازت
چرا عشق رو آفریدی؟؟؟؟هااااااا
چرا آدما رو آفریدی؟؟؟
خوب آدما رو افریدی که با هم زندگی کنن درسته؟؟؟
حالا دو نفر پیدا شدن و میخوان با هم زندگی کنن ولی از طریق عشق ...
یعنی عاشق هم دیگه شدن //واسه هم میمیرن//
پس چرا؟؟ این همه بدبختی باید بکشن ها؟؟؟
چرا باید از اینو اون حرف بشنون هاااا؟؟
مگه عاشق شدن جرمه ؟؟اگه جرمه چرا عشق رو آفریدی
اگه زندگی کردن جرمه چرا ؟؟؟آدما رو آفریدی
تو عمرم تاحالا این همه درد نکشیدم خودت بهتر میدونی
حالا هم یه خواهشی ازت دارم
یا منو از صحنه روزگار........
یا بهم کمک کن تا بهش برسم...
چون اگه بهش نرسم دیگه زندگی برام رنگی نداره
I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you
I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you
I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you
I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you
I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you
I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you
I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you
I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you
I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you
I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you
I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you
I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you
I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you
I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you
I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you
I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you
I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you
I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you
I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you
I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you
I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you
I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you I love you
آمدنم به سویت
اى یار
که پرچین صداقت
عرق شرم نشست
و مفهوم عشق
سر به زیر افکند
چه پروازى بود
افسوس
آن پروانه
که پروازش را
بر فراز گل هاى نیلوفر مى افروخت
چه حقیرانه سوخت
از کوچه فریاد مى آمد
آى... کجایى؟
از سر کوچه بیداد مى آمد
آى... کجایى؟
و من در هفت برج عشق
خود را به تو بخشیده بودم
چه پروازى بود
آمدنم به سویت
اى یار
عاشق شدم عاشق سکوتمو شکستم
عشقتو باور کردم به پای تو نشستم
گذشتم و گذشتم من از خودم گذشتم
برای داشتن تو از جوونیم گذشتمببار بارون ببار سیرآب بکن این زمینو
بتاب آفتاب بتاب روشن بکن آسمونو
قسم به این ترانه ام به شعر عاشقانه ام
به وسعت کلامم به گریه شبانم
تو برام میمونی توی دنیای من
تو برام میخونی توی فردای من


تنهايي را دوست دام زيرا تجربه کردم ...
تنهايي را دوست دارم زيرا خداوند هم تنهاست ...
تنهايي را دوست دارم زيرا....
در کلبه تنهايي هايم در انتظار خواهم گريست و انتظار کشيدنم را پنهان خواهم کرد .
از من پرسيد من را بيشتر دوست داري يا زندگيت را؟
گفتم زندگيمو، قهر كرد و براي هميشه رفت ...
اما هرگز نفهميد كه همه زندگيم بود
بر سنگ قبرم بنویسید خسته بود
اهل زمین نبود، نمازش شکسته بود...
بر سنگ قبرم بنویسید شیشه بود
تنها از این نظر که سراپا شکسته بود...
بر سنگ قبرم بنویسید پاک و بی گناه بود
چشمان او دائما از اشک شسته بود...
بر سنگ قبرم بنویسید این درخت
عمری برای هر تبر و تیشه دسته بود...
بر سنگ قبرم بنویسید کل عمر را
پشت دری که باز نمی شد نشسته بود...
بر سنگ قبرم بنویسید روزها
در انتظار عشقش نشسته بود...
خداحافظ گل لادن .تموم عاشقا باختن
ببين هم گريه هام از عشق .چه زندوني برام ساختن
خداحافظ گل پونه .گل تنهاي بي خونه
لالايي ها ديگه خوابي به چشمونم نمي شونه
يكي با چشماي نازش دل كوچيكمو لرزوند
يكي با دست ناپاكش گلاي باغچمو سوزوند
تو اين شب هاي تو در تو . خداحافظ گل شب بو
هنوز آوار تنهايي داره مي باره از هر سو
خداحافظ گل مريم .گل مظلوم پر دردم
نشد با اين تن زخمي به آغوش تو برگردم
نشد تا بغض چشماتو به خواب قصه بسپارم
از اين فصل سكوت و شب غم بارونو بردارم
نمي دوني چه دلتنگم از اين خواب زمستوني
تو كه بيدار بيداري بگو از شب چي مي دوني
تو اين روياي سر دم گم .خداحافظ گل گندم
تو هم بازيچه اي بودي . تو دست سرد اين مردم
خداحافظ گل پونه . كه باروني نمي توني
...طلسم بغضو برداره .از اين پاييز ديوونه خداحافظ .....!

یک پنجره برای دیدن
یک پنجره برای شنیــــــــــــــــــدن
یک پنجره که مثل حلقه ی چاهــــــــــــــــــــــــی
در انتهای خود به قلب زمین می رســـــــــــــــــــــــــــــــــــــد
و باز می شود به سوی وسعت این مهربانی مکرر آبی رنـــــــــــــــــــــــگ
یک پنجره که دست های کوچک تنهایــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی را
از بخشش شبانه ی عطر ستاره های کریــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
سرشار می کنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
و می شود از آنجـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا
خورشید را به غربت گل های شمعدانی مهمان کــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرد
یک پنجره برای من کافیســــــــ*ـ*ـ*ـ*ــــــــ*ـ*ـ*ـ*ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت
*ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ*ـــ ـــــ ــــــ ـــــ ـــــ ــــ ـــــ*ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ*
*ــــــــــــــــــــــــــــــ*ــــــ ـــــ ــــ ـــــ ــــ ـــ*ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ*
*ـــــــــــــــــــــــــ *ــــ ـــ ــــ ــــ ـــ*ــــــــــــــــــــــــــــــــ*
*ـــــــــــــــــــــــــ*ــ ـــ ـــ ـ*ـــــــــــــــــــــــــــــ*
*ــــــــــــــــــــــ*ـ ـ*ـــــــــــــــــــــــ*
*ـــــــــــــــــــــ*ــــــــــــــــــــ*
*ـــــــــــــــــــــــــــــ*
*ــــــــــــــــ*
*ــــــ*
*
به تو دل بستنم اشتباه بود ، سهم من از امروز ، تاوان اشتباهات دیروز بود!
اشتباه من از آغاز جمله گویا بود ، بارها توبه کردم ، اینبار عاشق شدنم گناه بود!
این قلب من بود که بی گناه بود ، تو مرا فریب دادی ، دل تو بی وفا بود!
بی وفا بود که قلبم را شکست ، شیشه ی عشق مرا با نا مهربانی شکست!
نه یک بار ، نه دو بار ، بارها شکست ، و مدتها ویرانه ای بود از جنس تنهایی ها!
فریب تو خوردن از سادگی من بود ، میپذیرم که عشقت یک بازی بود!
در همین مدت نیز تو دلسوز من بودی ،حرفهای عاشقانه ات تنها ، دلخوشی بود !
قلبم میگوید ساده نبودم ، عاشق بودم ، احساسم میگوید ساده بودی ، بیچاره بودی
سرنوشت میگوید نه ساده بودم و نه بیچاره بودم ، اسیر یک عشق دروغین بودم!
در آغوش تو خوابیدنم اشتباه بود ، حس کردم که مال منی ، بوسیدن لبهایت حرام بود!
در این بازی ، من بازیچه بودم ، تو بازیگری بود که حتی به بازیچه ها نیز
هیچ احساس پاکی نداشت !
تو آتشی بودی که تنها لحظه ای که در آغوشم بودی شعله ور میشدی ،
من شمعی بودم که با گرمای سوختنم در هوای سرد قلبت زنده مانده بودم!
دلبستن به تو اشتباه بود ، سهم من از دیروز ، تنهایی امروز بود !
اشتباه من از آغاز جمله گویا بود ،
بارها توبه کردم ،
اینبار عاشق شدنم گناه بود!

دعا مي كنم كه هيچگاه چشمهاي زيباي تو را
در انحصار قطره هاي اشك نبينم
و تو برايم دعا كن ابر چشم هايم هميشه براي تو ببارد
دعا مي كنم كه لبانت را فقط در غنچه هاي لبخند ببينم
و تو برايم دعا كن كه هر گز بي تو نخندم
دعا مي كنم دستانت كه وسعت آسمان و پاكي دريا و بوي بهار را دارد
هميشه از حرارت عشق گرم باشد
و تو برايم دعا كن دستهايم را هيچگاه در دستي بجز دست تو گره ندهم
من برايت دعا مي كنم كه گل هاي وجود نازنينت هيچگاه پژمرده نشوند
براي شاپرك هاي باغچه ي خانه ات دعا مي كنم
كه بال هايشان هرگز محتاج مرهم نباشند
من براي خورشيد آسمان زندگيت دعا مي كنم كه هيچگاه غروب نكند
و بدان در آسمان زندگيم تو تنها خورشيدي
پس برايم دعا كن ، دعا كن كه خورشيد آسمان زندگيم هيچگاه غروب نكندبارها قسم خوردم اما....
بارها قسم خوردم که نام تو را بر زبان نیاورم اما افسوس که همیشه
قسم هایم با نام توست....... بارها قسم خوردم که بی حضورت ترانه
بخوانم اما بغض نگذاشت......... بارها قسم خوردم که رد پایت را از
صفحه زندگی ام پاک کنم اما پررنگی وجودت مانع شد.......بارها قسم
خوردم که برای نبودنت شعر بسرایم اما افسوس که تو خود قافیه ی
زندگی ام بودی...... بارها قسم خوردم که نشانت را از تیتر کارهایم خط
بزنم اما افسوس که تو خود متن وجودم بودی........بارها قسم خوردم که
از تو روی برتابم اما دریغ که هر سو نگریستم جز تو کسی
نبود.........چند لحظه پیش قسم خوردم که دیگر در وصفت ننویسم
اما.............اما باز هم نشد
جرمی که نمی دونم گل نازم حلالم کن اگه چشمات خیانت کرد اگه از
دست من دستات به دست دیگه عادت کرد حلالم کن گل نازم اگه راز
است تو وجودم اگه هرگز نمیخواستم بفهمی عاشقت بودم گل نازم
نمی دونم کجای قصه هات بودم نمی دونم به چه جرمی دلیل گریه هام
بودی .حلالم کن گل نازم اگه گفتم ازت سیرم اگه هرگز نمیخواستم
بفهمی بی تو میمیرم.
هر
وقت خواستي بدوني کسي دوستت داره تو چشماش زول بزن تا عشق رو تو چشماش
ببيني اگه نگات کرد عاشقته . اگه خجالت کشيد بدون برات ميميره . اگه سرشو
انداخت پايين و يه لحظه رفت تو فکر بدون بدونه تو ميميره و اگر هم خنديد
بدون اصلا دوست نداره